واقعیتهاى زندگى
مرگ فردی که مانع پیشرفت بود
پارچه سیاه رنگ بزرگی که روى آن نوشته شده بود: "دیروز شخصی که مانع رشد وپیشرفت بود درگذشت، شما را به شرکت در مراسم تشییع پیکر ایشان که ساعت 10برگزار مىشود فرا می خوانیم
." در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ ناراحت شدند، امّا پس از مدتى کنجکاو شدند که بدانند چه کسى که مانع پیشرفت آنها مىشده، و کجا بوده است. این حس، تقریباًهمه را ساعت 10 دور هم کشاند. رفته رفته که جمعیت زیاد مىشد، هیجان هم بالا مىرفت. همه پیش خود چیزی میگفتند مثلا: "این فرد چه کسى بود که مانع پیشرفت ما می شده؟ به هر حال خوب شد که مرد!" مردم در صفى قرار گرفتند و یکى یکى نزدیک تابوت مىرفتند و وقتى به درون تابوت نگاه مىکردند ناگهان خشکشان مىزد و زبانشان بند مىآمد.
آینهاى درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه مىکرد، تصویر خود را مىدید. نوشتهاى نیز بدین مضمون در کنار آینه بود: "تنها یک نفر وجود دارد که مىتواند مانع رشد شما شود و او هم کسى نیست جز خود شما. شما تنها کسى هستید که مىتوانید زندگىتان را متحوّل کنید. شما تنها کسى هستید که مىتوانید بر روى شادىها، تصورات و موفقیتهایتان اثر گذار باشید. شما تنها کسى هستید که مىتوانید به خودتان کمک کنید. زندگى شما وقتى که رئیستان، دوستانتان، والدینتان، شریک زندگیتان یا محل کارتان تغییر مىکند، دستخوش تغییر نمىشود. زندگى شما تنها فقط وقتى تغییر مىکند که شما تغییر کنید، باورهاى محدود کننده خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها کسی هستید که مسئول زندگی خودتان می باشید. مهمترین رابطه ای که در زندگی میتوانید داشته باشید، رابطه با خودتان است. خودتان را امتحان کنید، مواظب خودتان باشید. از مشکلات، غیرممکن ها و چیزهای از دست داده نهراسید. خودتان و واقعیتهاى زندگى خودتان را بسازید. دنیا مثل آینه است، انعکاس افکارى که فرد قویاً به آنها اعتقاد دارد را به او باز مىگرداند. تفاوتها در روش نگاه کردن به زندگى است."